كاربرد آي كي دو در زندگي روزمره:

واقعا علت اينهمه جنگ، برخورد، دعوا، قهر و .... چيست؟ فلسفه آن در بطن "كي" آي كي دو نهفته است. وقتي ما با كسي بحث مي كنيم چه در سطح جنگ كشورها، چه در سطح روابط خانوادگي و يا غيره ما اولا آرامش نداريم، دومأََ نمي دانيم كه طرف مقابل ما چه مي خواهد و به همين دليل نيروي خود را جهت تخريب و از بين بردن وي بكار مي بريم. اما حالا طرفها نيز نمي دانند كه ما چه مي خواهيم و وي نيز عصباني است و به همين دليل نيروي خود را جهت تخريب و نابودي ما بكار مي برد. در اين جنگ يكي پيروز مي شود و ديگري شكست مي خورد ولي با صرف هزينه گزاف. حال بيائيم و از اصول كي آي كي دو در زندگي روزمره استفاده كنيم.

اصل 1: اگر ما اصل اول يعني آرامش ذهن و گسترش نيروي "كي" را بكار بريم، ذهن ما آرام خواهد شد و تنها در اين صورت مي توانيم بدانيم كه طرف ما چه مي خواهد و چه فكري مي كند.

اصل 2 و 3: اگر فكر حريف را خوانديم حتي اگر از نظر ما درست نباشد، مي توانيم به فكر وي احترام بگذاريم و با آنچه او مي گويد هماهنگ شويم.

اصل 4: اگر مي خواهيم بدانيم طرفمان چه مي گويد و چه مي خواهد بايد حرف بزرگان دين خود را رعايت كنيم يعني خودمان را جاي وي قرار دهيم تا كاملا درك كنيم كه ايشان همان ما هستيم.

اصل 5: سپس بدون اينكه به طرفمان آسيبي زده باشيم يا وي را ناراحت كرده باشيم وي را به سمت خود مي كشيم و در اصل بدون آسيب پيروز مي شويم.

در اين حالت نه ما ناراحت شده ايم و نه طرف ما. نه ما نيرويي هدر داده ايم و نه طرف ما. بلكه با "صلح" به هدف خود رسيده ايم. اين هدف "كي" آي كي دو است. رسيدن با هدف بدون خشونت و با صلح.

در تكنيك ها گفتيم كه بايد بدون استفاده از نيروي حريف، تكنيك ها را اجرا كنيم يعني آسيبي به كسي نرسانيم و اين از ديگر اصول "كي" آي كي دو يعني حفاظت از طرف خود يعني حفاظت از جهان، كنترل خود يا همان تقوا و پرهيزگاري و .... مي باشد.

كاربرد آي كي دو در حملات واقعي:

اين قسمت جذاب ترين بحث و قسمت آي كي دو كاران و بقيه رزمي كاران مي باشد. در ابتدا بايد بگوئيم كه آي كي دو در مبارزات و دعواها كاربردي ندارد ولي در دفاع از خود در برابر حملات واقعي كاربرد دارد.

چرا و چگونه؟

آي كي دو در مبارزات كاربردي ندارد زيرا طرف ما قصد حمله به ما را دارد و ما قصد دفاع. آيا با دفاع مي توان حمله كرد؟ پس چون ذات تكنيك ها صرف دفاع هستند استفاده از آنها جهت حمله جز شكست براي حمله كننده چيزي به ارمغان نخواهد آورد.

پس نتیجه می گیریم: 2 آي كي دو كا نيز نمي توانند با هم مبارزه كنند زيرا هر دو قصد دفاع دارند.

اما حملات با مبارزات فرق دارند. يعني ما در مبارزه مي خواهيم پيروز شويم ولي در حملات فقط مي خواهيم دفاع كنيم و از شر حمله و حمله كننده رهايي يابيم.

به مثال جالبي توجه كنيد:

يكي از شاگردان آي كي دو در جمعي از تكواندكاران قصد مغلوب كردن آنها را داشت كه از همه آنها كتك مفصلي خورد. به سنسي خود شكايت كرد و سنسي به شاگرد گفت كه آي كي دو براي دفاع است نه حمله. اين بنده خدا به آن تكواندوكاران گفت به من حمله كنيد ولي باز هم شكست خورد و باز نزد سنسي شكايت كرد و همان جواب را شنيد. ديگر فكر حمله و دعوا يا مسابقه را نداشت. در زماني ديگر، همان دوستان وي به او حمله كردند و قصد شوخي و كتك زدن وي را داشتند و اين شاگرد آي كي دو براي رهايي از اين شوخي ها فقط از خود دفاع كرد و همه آنها را مغلوب كرد..... پس اين است " آي كي دو "

چگونه؟

فرض كنيم كسي به شما حمله كرد براي اجراي تكنيك، شما بايد بسمت حمله كننده برويد و براي اينكه بسمت حمله كننده برويد بايد با وي هماهنگ شويد. در حملات واقعي چطور مي توان با وي هماهنگ شد؟ چطور مي دانيم كه وي چه مي خواهد بكند؟ براي اينكه با وي هماهنگ شويد بايد فكر حريف را بخوانيد زيرا آي كي دو و روش هماهنگي نيروي "كي" شما با نيروي "كي" حريف مي باشد و همه حركات حريف از فكر بيرون مي آيد. براي دانستن فكر حريف چه بايد كرد؟

حال توجه كنيد:

ابتدا اصل 1 تكينيك هاي "كي" آي كي دو يعني گسترش نيروي كي يا آرامش ذهن را رعايت كنيد.

اگر شما آرام باشيد و فكرتان در حالت سكون باشد مي توانيد بر حريفتان متمركز باشيد. حال اصل 2 تكنيك هاي "كي" آي كي دو را بكار بريد و يعني فكر حريف را بخوانيد. بياد داشته باشيد كه در مبارزات واقعي اگر ندانيد چه مي كنيد و ندانيد كه حريف چه فكري مي كند 100% شكست مي خوريد. اگر فكر خود را بدانيد يعني با هدف كاري انجام دهيد ولي فكر حريف را نخوانيد هر پيروزي به شكست مي انجامد زيرا در يك نقطه حريف كاري را دور از انتظار ما انجام مي دهد. اگر بدانيم كه چه مي كنيم و بدانيم كه حريف چه فكري مي كند و در نتيجه چون حركات از فكر بيرون مي آيد بدانيم چه مي كند 100% پيروز مي شويم. پس رمز پيروزي دانستن فكر حريف است. براي دانستن فكر وي بايد فكر جهاني (Universal Mind)داشته باشيم.

يعني همه را درك كنيم، خود را جاي همه بگذاريم (يعني فرض كنيم كه اگر ما قصد حمله به كسي را داشته باشيم مي خواهيم چكار كنيم و چگونه و به كجاي بدن حريف ضربه بزنيم) و دشمنان خود را دوست داشته باشيم زيرا فكر آنها را مي دانيم. در اينصورت مي توانيم به نيروي وي احترام بگذاريم.

حال اصل 3 را بكار مي بريد. اگر ما فكر حريف را بدانيم در اينصورت خيلي راحت نوع حركت حريف را حدس مي زنيم و با وي هماهنگ مي شويم. طوري بايد هماهنگ شد كه گويا مي خواهيم از وي مراقبت كنيم و به وي آسيبي نرسانيم.

اصل 4 را بكار مي بريد يعني بعد از احترام به نيروي حريف خودتان را جاي حريف بگذاريد و سپس اصل 5 را بكار بريد. يعني اجراي تكنيك ها با اعتماد به نفس. لازم به ذكر است كه بدانيد اگر در تكنيك ها اعتماد به نفس نداشته باشيد و مردد باشيد نمي توانيد تكنيك ها را اجرا كنيد. همچنين اجراي تكنيك ها بايد بدون وقفه باشد زيرا در صورت وقفه، حريف فرصت فكر كردن مي يابد و شما بايد اين مراحل را  دوباره از اول طي كنيد.

بطور خلاصه مي توان گفت:

آرامش ذهني + دانستن فكر حريف + احترام به وي در نيرو + گذاشتن خود به جاي وي + اجراي تكنيك با اعتماد به نفس بدون توقف.

حالا فهميديم كه آي كي دو براي صلح است و براي جنگ نيست....

بايد آرامش خود را هميشه حفظ كنيم.... بايد همه را دوست داشته باشيم... هميشه خود را جاي مردم بگذاريم.... حالا مي توانيم بگوئيم كه:

" اصول آي كي دو همان اصول اخلاقي هستند و در رزم، كاربردي ترين رشته مي باشد ".